هدایت به بالا

من و تو

یه دختــــــــــرم•••
من اگه خودمو لوس نکنم
اگه باهات قهر نکنم و ناز نکنم
اگه وقتی چشات میچرخه از حسودی دیوونه نشم
اگه از نظر دادنات خوشحال نشم
… اگه به خاطر تو به خودم نرسم
اگه سر به سرت نذارم
اگه برات گریه نکنم
اگه وقتی پاستیل میبینم پیرهنتو نکشم
اگه بهت نگم آقامون
اگه برات مظلوم بازی درنیارم
اگه از سرو کولت نرم بالا
اگه برات عشوه نیام
اگه ناغافل دستاتو نگیرم
اگه وقتی کار بدی کردم با ترس بهت نگم
اگه لج بازی نکنم
اگــــــــــه …
اون موقع است که تو دیگه دیوونم و عاشقم نمیشی!
تو عاشق اینی که من یه خانم کامل باشم! خانم تو!
اما!!!

اما!!!
تو پســــــــــری •••
اگه برام غیرتی نشی
اگه روم حساس نباشی
اگه ته ریش نداشته باشی
اگه باهام مهربون نباشی
اگه بهم اخمای کوچولو نکنی
اگه وقتی شالم رفت عقب نگی اونو بکش جلو
اگه دستمو محکم نگیری
اگه نگی هرکاری کردی راست بگو تا ببخشمت
اگه سر به سرم نذاری
اگه قربون صدقم نری
اگه نگرانم نشی
اگه نگی من مهمم که میگم خوبی
اگــــــــــه…
اونوقت منم دیوونه و عاشق تو نمیشم تا اون کارا رو برات بکنم ! من تورو مرد میخوام!
پس بیا و مرد باش!
ابرو برندار!دماغت عمل نکن!
لوس حرف نزن!
من و تو همون آدم و حواییم!بیا جاهامونو عوض نکنیم!
من لطافت نگه میدارم تو صلابت
تو نگاهتو نگه دار منم نجابتمو
بیا سعی کنیم بهترین هم باشیم!
من بهترین دختر واسه تو!
تو بهترین پسر واسه من!
میدونم شاید نشه حداقل سعی که میشه کرد!
قبــــــــــول ؟

[+] نوشته شده توسط T.T.M1380 در 21:48 | |

اهای گوشاتو وا کن

❤ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺏ ﻭﺟﻮﺩ داره ❤

[+] نوشته شده توسط T.T.M1380 در 9:19 | |

اهای گوشاتو وا کن

❤ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺏ ﻭﺟﻮﺩ داره ❤

[+] نوشته شده توسط T.T.M1380 در 9:19 | |

اهای گوشاتو وا کن

❤ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺏ ﻭﺟﻮﺩ داره ❤

[+] نوشته شده توسط T.T.M1380 در 9:19 | |

تنها که باشی

تنها که باشی

دوست داری کسی اسمت را صدا کنه حتی اگر اشتباه شده باشد

تنها که باشی

دیگه بغضی نمیمونه که نشکسته باشه و غروری نیست که شکسته شده باشه

تنها که باشی

هر صد سال یه بار میری سراغ گوشیتو اونو چکش میکنی

تنها که باشی

کسی درک نمیکند تنهایی ات را هر چقدرم که بگی یه اه کوچیک در ته دلش و تمام

تنها که باشی

تازه به صورت عمیق منظور جمله رو میفهمی:

[+] نوشته شده توسط T.T.M1380 در 9:57 | |

בخـــتر פֿانـــوم ....

سخته

باتموم وجودم سختی روزگارو حسش میکنم

اینکه دلت بخواد گریه کنی اما غرورت نذاره؟

اینکه هرشبانه روز بغض تو بخوری بجای غذا

روز و شبت مث من برعکس باشه

البته اگه روز و شبی هم مونده باشه

اینکه سیگارتو دود کنی بجای حرفیدن باکسی

یه همصحبت....

یه مخاطب....

یه عشق....

یکی از جنس مخالف...

نه اصن همون جنس خودمم پیدا نمیشه که بجای بغض بهم غذا

بخورونه

اینکه روزا بلند بلند و با خوشحالی بخندی

ولی شبا از بس که بالشتت خیسه نتونی سر روش بزاری و بخوابی

خخخ

عجب خوابی

چه دنیای شده

لبخند ها تظاهری

بغض ها خوردنی

بالشت ها بجای اغوش گرفتن استفاده میشن

میشن همصحبت

ادما جون همو بجای جون یکی دیگه میگیرن

ینی اینقدر جون ما بی ارزش شده؟

دیگه نه شلوار پاره نشونه فقره

نه مانتو کوتاه یا حجاب نامناسب

فقط

این جا یه چیزی فقط زیره خطه فقره

اونم اسمش

حوصلس

....

هیچ چیز

با هیچک کلمه ای

ابراز احساساتم برایم اسان نیس

با هیچ چیز...

.

 

....

[+] نوشته شده توسط T.T.M1380 در 9:45 | |

هعییی خدا خستم

[+] نوشته شده توسط T.T.M1380 در 2:21 | |

عششقم

˙·٠•●♥♥●•٠·˙

❤❣❣❣❣❣ے خـواهــم از تـــو بـنـویسم ...

بــراے تــو کـه در تـمام لحظاتـم وجـود داری…❤❣❣❣❣❣

❤❣❣❣❣❣خنده هایم بـراے تــوست...

بـا تــو بـودن مــرا شاد مے کند…❤❣❣❣❣❣

❤❣❣❣❣❣و بــے تـــو بــودن مـرا گــریــان…

تـو بـا من هستے در حـالے کـه در کـنارم نیستی…❤❣❣❣❣❣

❤❣❣❣❣❣تــو بـا مـنے چــون در قـــلـــب مـنـی...

قـــلـبـــــم را بـــا دنــیا عــوض نمے کــنــم…❤❣❣❣❣❣

❤❣❣❣❣❣چون تــو در آنے و مـن تـنـها تــو را دوست دارم

[+] نوشته شده توسط T.T.M1380 در 19:18 | |

از آن کوچه...

دوستان گرامی

این یک شعر بی همتا و کم نظیر

از

فریدون مشیری هستش

توی ادامه مطلب دنبال کنید

من عاشقه این شعرشم

مرسی

بخونید ضرر نمیکنید

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط T.T.M1380 در 1:42 | |

زخم دلم را چنین گفتم...

ای خدای من

خدای خوب و زیبای من

پس کی دست نهان را میکشی تو برسره من

پس کی از عبور روز های تنهایی اومی اید

اهیست بر سینه من

قلبیست خسته در سینه من

قلب من دراغوش تو ارام گیر 

ای خدای خوب و مهربان تر از مهربانم

مرا دراغوش مرگ فرست

که انچنان که در اغوش تو بخوابی عمیق رفته ام

قلب من سکوت مبهمی دارد

ترس از درون وجودم شعله وره

ترس از حضور نهان و پیدای تو

به راستی کدام است؟؟؟

اتش عشقی فروزان در دلم اغشته به خون است

این است شرح پریشانی من

اتش عشق سوزی و عشق بازی من

حکایت دلی که خون شد 

و....

با جوهر خون دل و...

غم و اندوهی چاشنی ان است...

تو نمیدانی که دران کوچه بنبست امید

چه امیدهایی به نا امیدی بدل شد

تو نمیدانی در ان سوی دلتنگی ها

چه میکشد دختری تا بدانی که عاشقانه دوستت دارد

تو نمیدانی در بارانی که بی تو 

از ان کوچه مهتاب گذشتن ندارد

به سختی گذرد این روزها و روزهای دگر

تو ندانی ...تو ندانی که چه میگذرد ...

زحکایت همه جان دراید و تو ندانی

تو ندانی که تمام من و چشم شدم خیره بدنبال تو گشتم

تو که هرگز نخواستی مرا

اشک خون میبارد ز چشمانمو گوهر قلبی ندارم

تو کجایی ز دل تنهام خسته ام خدایا دراغوش گیر دل خسته مرا

دراغوش بگیر و لالایی بده این دله خسته را

چشم و گوش و دله من بی تو نهانی ندارد

نرسد روزی که تو از من برنجی بگسستی

نتوانم که دگر ان دلی که بی تو در اغووش مرگ

در حساب بی حسابی 

تو اهوی دشتی و من صیاد چابک

من دگر بیتو نتوانم نتوانم نتوانم....

دوستان اینو خودم نوشتم

نظرتونو بگید

مرسی

[+] نوشته شده توسط T.T.M1380 در 14:34 | |

خبری از دل تنگم ندارم ....

✘ميـدوني چيـه؟✘

يـ وقــتايي♚پست↭گذاشـتن♚بـهانه است..

بهانــه ي✘اينــکه↭ببيني كي♚ميـاد واست♥لايك♥میکنه؟

كـي مـیاد✘بـگــه چتــه؟

كـي میـاد بگه♚من هـواتو♥دارم غصـه↭نخـور؟

كـي✘مياد↭دلداريــت♥بده؟

ولـــــي ميبينــي هیشکی نمیاد.

[+] نوشته شده توسط T.T.M1380 در 20:50 | |